احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشت: همانطور که مجاهدین خلق و برخی از پادشاهیخواهان، هر نوع انتقاد نسبت به سلوک توتالیتر یا سرکوبگرانۀ خودشان را با اتهامِ “سقوط در دامان جمهوری اسلامی” از جایگاه منطقی آن منحرف میکنند، یک عده روسوفیل و چاینافیل هم هر نوع انتقاد از استبداد حاکم بر روسیه و چین را بلافاصله با انگِ “حمایت از ناتو” پاسخ میدهند!
این شیوه و روشی آشنا در تاریخ ایران و به همین دلیل رسوا و بیآبروست! بارها گفته و نوشتهام که قساوت و فساد یک طرف، موجب نادیده گرفتن قساوت و فساد طرف مقابلِ آن نمیشود.
همانطور که شیخ محمود شبستری سروده است:
جهان چون زلف و خط و خال و ابروست
که هر چیزی به جای خویش نیکوست
در مناظره با بیژن عبدالکریمی من به بسته بودن فضای داخلی چین و روسیه اشارهای داشتم و گفتم که مردم آنجا امکان هیچ نوع اعتراض به سیاستهای دولت خود را ندارند. این جمله بر عدهای گران آمده است و از همین رو در واکنش به آن نوشتهاند: “اما دغدغه شبهروشنفکر ایرانی این است که چرا چین و روسیه اجازه فعالیت بلندگوهای ناتو و آمریکا در کشور خود را نمیدهند.”
روشن است که از نگاه دولتهای روسه و چین که من البته هیچ مخالفتی با روابط عادی و متوازن با آنها را ندارم، هر مخالفتی از سوی مردم دو کشور با عملکرد آنها صدای”بلندگوهای ناتو و آمریکا” توصیف و مستوجب سرکوب میشود، اما این سرکوبگریها چرا در ایران به حساب دفاع از مردم تحت ظلمِ نوارغزه گذاشته میشود؟
در طول دو سال گذشته در بسیاری از پایتختها و شهرهای اروپایی و آمریکای شمالی و استرالیا به رغم سیاستهای دولتها، بارها و بارها مردم این کشورها به خیابانها ریختند و به ستم و تجاوز اسرائیل علیه مردم فلسطین در نوارغزه اعتراض کردند. چرا حتی یک مورد از این نوع اعتراضها در پکن و مسکو و یا دیگر شهرهای چین و روسیه گزارش نشده است؟ لابد از نگاه روسوفیلها و چاینافیلهای وطنی، اعتراض به دار و داستۀ نتانیاهو هم صدای “بلندگوهای ناتو و آمریکا”ست و باید خاموش و سرکوب شود!
بدبختانه دوستیها و دشمنیهای برخاسته از تعصب و نفرت گاه حتی وجدان انسانی افراد را هم در زیر تلی از خاک مدفون میسازد. افرادی را دیدهام که میگویند: “حملۀ اسرائیل به نوارغزه و نابودی و قحطی و کشتار مردم آنجا خیلی هم بد نشد! آبروی اسرائیل و حامیان غربیاش را برد!”
پایگاه خبری لوقمه، بروز ترین اخبار ایران و جهان در یک لوقمه
✦
‘پایان مقاله’