پیشنهاد آخرهفته فیلم‌نیوز در بخش«کاناپه» | امروز روی کاناپه «زندگی‌های گذشته» ساخته سلین سونگ را ببنید | کاش می‌شد سرنوشت را از سَر نوشت؟

پیشنهاد آخرهفته فیلم‌نیوز در بخش«کاناپه» | امروز روی کاناپه «زندگی‌های گذشته» ساخته سلین سونگ را ببنید | کاش می‌شد سرنوشت را از سَر نوشت؟

صدف فاطمی | «زندگی‌های گذشته» قصه‌ای دارد که به آدم می‌چسبد. با این که همه‌چیز به نظر ساده روایت می‌شود اما مخاطب دنبال سرنوشت «نورا» می‌رود. دنبال «هه‌سونگ». نمی‌تواند از خیر پایان داستان بگذرد. این‌که در هر پیچ زندگی یک ماجرای تازه، ورق سرنوشت را چقدر عوض می‌کند. زندگی می‌چرخد و «هه‌سونگ» و «نورا» در مسیر تازه‌ای که برای خود انتخاب کرده‌اند، باز به نحوی سر راه هم قرار می‌گیرند… این هفته روی کاناپه بنشیند و این فیلم جذاب را ببینید.

کاناپه | قسمت دوم | زندگی‌های گذشته | کارگردان: سلین سونگ | نویسنده : سلین سونگ | بازیگران: گرتا لی، تئو یو و جان ماگارو  | آی ام دی بی : 7.1 از 10 | درصد رضایتمندی در راتن : 98 درصد

ماندن یا رفتن. چه می‌شد اگرها. آن خیابان. آن یادگار کودکی. آن جمله طلایی. آن دیالوگ ناگهانی که همه چیز را تکان داد. آن جای درست. آن زمان غلط. تناسخ. تکرار آدم‌ها در زمان. عاشقانه‌ای پرشور یا تراژدی غم‌انگیز. میانه‌ی آشوب زندگی یا کاش می‌شد سرنوشت را از سَر نوشت.

این‌ها همه کلمه‌هایی‌ست که هنگام دیدن فیلم «زندگی‌های گذشته» ساخته‌ی سلین سانگ می‌آیند و می‌روند. هر سکانس، جایی از وجود آدم را لمس می‌کند که برایش به شدت آشنا و خودمانی‌ست. نه داستان دوست‌داشتن‌های دوران بچگی ناملموس است و نه عشقی که از روزهای دور به یادگار می‌‌ماند و با آدم به هر روزش می‌آید. یک روزی، یک جایی، چیزی وجودت را قلقلک می‌دهد که بروی رد ماجرا را بگیری تا شاید خبری و اثری دستت را بگیرد. بعضی‌ها این حس و حال‌ها را دور می‌اندازند اما. باورش ندارند یا شاید فکر می‌کنند مسیر که جابه‌جا شد، باید عبور کرد از هر آن‌چه روزگاری در وجودت ته‌نشین شده. بعضی دیگر ولی وفادارترند؛ به حس‌های قدیمی، به چیزی که اولین بار عاطفه‌ای را در وجودشان ساخته و بیدار کرده. یا شاید تناسخ است که آن‌ها را بارها و بارها در زندگی هم تکرار می‌کند. آشناهای دور و دیری که تا سال‌ها برای هم می‌مانند، حتی اگر مسیر طور دیگری رقم بخورد.

«زندگی‌های گذشته» از جمله فیلم‌های است که تماشایش حال مخاطب را خوب می‌کند.

آن‌ها جای دیگری از دوست داشتن ایستاده‌ بودند؛ «هه‌سونگ» و «نورا» را می‌گویم. «نورا» در زندگی قبل از مهاجرتش اسم دیگری داشته. به واسطه رفتن از سئول، زندگی جدیدی را با نام و زبان دیگری شروع می‌کند و می‌رود که از گذشته و هر آن‌چه در آن تجربه کرده، عبور کند. این است که در ۱۲سالگی هر چیزی که با حس و حال بچگی از دوست داشتن درک کرده را رها می‌کند و می‌رود پی زندگیِ تازه‌ش. اسمش از «نایونگ» می‌شود «نورا». زبانش از کره‌ای می‌شود انگلیسی. رویاهایش رنگ دیگری می‌گیرند. بزرگ می‌شوند و حتی شاید دست‌نیافتنی.  «هه‌سونگ» اما می‌ماند. همان که بوده. با همان اسم. با همان زبان. با همان رویاهای نزدیک و دست‌یافتنی. چیزی که تمام بیست و چند سال بعد هم بر همان مدار زندگی‌اش را می‌چیند. ماندن در وضعیت امنی که دوستش دارد، بدون ذره‌ای زیاده‌خواهی یا جاه‌طلبی. عشق دوازده‌سالگی اما برای «هه‌سونگ» تمام نمی‌شود. تمام این سال‌ها بارها دنبال «نورا» گشته و سعی می‌کرده ردی از او پیدا کند. این جرقه در ذهن «نورا» هم روشن می‌شود. قصه‌شان می‌چرخد و دوباره سر راه هم قرار می‌گیرند. «نورا» حالا نسخه جدیدی از خودش ساخته و این بار به شکل دیگری زندگی‌ش به «هه‌سونگ» گره می‌خورد. رابطه‌شان شکل جدیدی می‌گیرد. دوستی‌شان البته.

چیزی که شبیه مفهوم کلیشه‌ای «رابطه» که شنیده‌ایم و دیده‌ایم نیست. باز پیش می‌روند و باز زندگی برگ‌های دیگری برای‌شان رو می‌کند. باز «نورا» و باز «هه‌سونگ». زمان می‌گذرد، چنانچه رسمش است. آن‌ها دوباره جای دیگری از سرنوشت سر راه هم قرار می‌گیرند. چیزی که در باور فلسفی شرقی نقب به مفهوم تناسخ می‌زند و سلین سانگ در ساخت «زندگی‌های گذشته» در ورای «این‌یان» به آن پرداخته.

«این‌یان» باور دارد انسان‌هایی که در این دنیا با هم برخورد دارند، قطعا در جهان‌های دیگر ارتباط قوی‌تری با هم داشته‌اند. سلین سانگ این باور افسانه‌ای کره‌ای را برمی‌دارد و رنگی از تجربه‌ی انسانی به آن می‌زند.

پیشنهاد آخرهفته فیلم‌نیوز در بخش«کاناپه» | امروز روی کاناپه «زندگی‌های گذشته» ساخته سلین سونگ را ببنید | کاش می‌شد سرنوشت را از سَر نوشت؟ | پایگاه خبری لوقمه | Lughme
«زندگی‌های گذشته» از جمله فیلم‌های است که مخاطب در پایان از دیدنش احساس سبکی می‌کند.

آخرین ساخته‌ی سانگ، قصه‌ای دارد که به آدم می‌چسبد. با این که همه‌چیز به نظر ساده روایت می‌شود اما مخاطب دنبال سرنوشت «نورا» می‌رود. دنبال «هه‌سونگ». نمی‌تواند از خیر پایان داستان بگذرد. مدام در ذهنش قضاوت می‌کند. یا پیش‌داوری حتی. بین آدم‌های داستان معرکه می‌گیرد و دوست دارد رای را به نفع کسی صادر کند که محبوبش است. و بازی سرنوشت؛ این‌که در هر پیچ زندگی یک ماجرای تازه، ورق را چقدر عوض می‌کند. زندگی می‌چرخد و «هه‌سونگ» و «نورا» در مسیر تازه‌ای که برای خود انتخاب کرده‌اند، باز به نحوی سر راه هم قرار می‌گیرند. یک جای داستان منطق زندگی است و چیزی که به واسطه جریان‌های مختلف پیش آمده و پیش رفته. جای دیگر طناب محکم نامرئی‌ست که با این که در ظاهر دیده نمی‌شود، در باطن وجود دارد؛ سخت، محکم، استوار و غیرقابل رقابت.

ساخته‌ی درست و ظریف سانگ، بالغ‌ است و پایانی محترم دارد. نگاه سلین سانگ به تمامی ظرافت‌های روابط انسانی فارغ از هیجانات و غریزه‌هاست. آدم‌های قصه‌ش حتی اگر مقابل هم قرار بگیرند، هم‌دلانه برخورد می‌کنند و به خواست یکدیگر احترام می‌گذارند. به زور در چهاردیواری ارتباط با یکدیگر نمی‌گنجند. طبق منطق زندگی پیش می‌روند اما برای احتمال‌های دوست‌داشتنی‌شان هم خیال‌پردازی می‌کنند. کشش روحی آدم‌ها به یکدیگر، جایی که ارتباط دو نفر فارغ از تنانگی، وصله محکم‌تری دارد، مثل این‌که شیمی‌شان بدجوری با هم یکی‌ست، همه‌ی این‌ها خط‌هایی‌ست که در ذهن مخاطب رد عمیقی می‌اندازد؛ که شاید ارتباط روحی دو انسان، چیزی بیشتر و فراتر از قاعده تعریف‌شده‌ای‌ست که می‌شناسیم.

منبع خبر : www.filmnews.ir

بروز ترین اخبار دنیا در یک لوقمه با پایگاه خبری لوقمه


حتما ببینید

پیشنهاد آخرهفته فیلم‌نیوز در بخش«کاناپه» | امروز روی کاناپه فیلم «صادق کرده» ساخته ناصر تقوایی را ببنید | انتقام

پیشنهاد آخرهفته فیلم‌نیوز در بخش«کاناپه» | امروز روی کاناپه فیلم «صادق کرده» ساخته ناصر تقوایی را ببنید | انتقام

فرانک کلانتری | صادق کرده حالا بخشی هویت تاریخ سینمای ایران است که سال ۱۳۵۱ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *